سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تو چرا انقدر خوبی ؟ (چهارشنبه 86/10/12 ساعت 11:37 عصر)

به نام خودت ...

 

سلام

 

می دونی اومدم چی بگم ؟

 

تو چرا انقدر خوبی ؟

نمی خواستم بنویسم مگه میذاری ؟

 

تو چرا انقدر خوبی خدایی باش ولی با این اشکام بهم چی میخوای بگی ؟

من که خودمو نمی شناسم

ولی انقدرا هم دیگه از دل دور از توام هم بی خبر نیستم که تا چاهارتا قطره اشک ریخت بگم خوب داره پاک میشه صاف می شه آدم میشه

خیلی فکر کردم آدم میشه اما نشد

 

 

بی تو همیشه دلم شور میزنه اما با تو دلم مثل یه دریاست طوفانش دوست داشتنی تره آخه بیشتر آشفتم می کنه .

 

خدا می دونی چند وقته گمت کردم

خدا آخر آدم نشدم

انقدر توبه شکستم

انقدر اتصالمون رو قطع کردم

که دیگه به چشمای بارونیم نمی تونم اعتماد کنم

دلمم که صداش از ته چاه در میاد

یعنی میشه این دل رو هم یکی بیاد نجات بده

بعد ....

 

خدا دوست دارم همیشه آشفته ی تو باشم تا راحت شم

 

 

خدای من همیشه به این دلخوشم که تو انقدر بزرگی که من رو هم حتی میبینی

 

اما همیشه خودمو سرزنش می کنم که انقدر کوچیکم که حتی گاهی تو رو گم می کنم .

 

 

خدا میشه باز بخوای بزرگ شم؟

بخواه حالا بخواه

شاید بعداً نباشم

 

خدا من مثل تو بخشنده نیستم

پس نذار دیگه ازت جدا شم

 

 

دوست دارم مثب خودت دوست داشته باشم اما من فقط تونستم مثل خودم باشم

 

پس علل حساب دوست دارم





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 1 بازدید
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدیدها: 20242 بازدید
  • درباره من

  • ساده مثل تو
    قاصدک
    بسم رب المهدی ... همه چیز را پاک کرده بودم دنبال صفحه ای برای باز کردن دلم میگشتم شاید آفرینشم را به خاطر آورم اما افسوس . مشت محکم سکوت لبهایم را مدتهاست دوخته سایه ی زیبایی های آفرینش اما ...مدام انسانیتم را یاد آوری می کند وخدا بازی بازی قلقلکم میدهد که هنوز از خاطرم نرود او مرا ساخته اما من مثال همیشه به کوچکی خود فکر میکنم نه بزرگی او ... چرا ا ا ا ا !!!؟؟؟
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  •